سلام روزگار.... (ازدست عزیزان چه بگویم گله ای....)
| ||
|
گاهی اوقات احتیاج به یه آدمی داری٬یه دوستی... که وایسه رو به روت که توی چشات نگاه کنه و محکم بزنه تو گوشت!!! که تو٬ صورتت خم شه و دستت رو بذاری روی گونه ات و دوباره نگاش کنی... ببینی که خشمگینه!!! ببینی که از دستت عصبانیه! توی اخم صورتش ببینی که دوستت داره... ببینی که دوستته... که نگاش کنی... همون جوری که دستت روی صورتیه که اون بهش کشیده زده که بهت بگه « تو چته!؟ بسه٬ به خودت بیا .. تو چته!؟» که سرت فریاد بکشه... که تو یهو بلرزی... که بری بغلش... که بغلت کنه... همون دستی که کوبید تو صورتت رو بذاره رو سرت،توی موهات٬ که سرت رو فشار بده توی گودی شونش... که چشات رو ببندی... روی شونه اش گریه کنی،بلرزی... و با خودت فکر کنی که... تو واقعاً چته!!!!!!!!!!!!!!! نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: حرف حساب، ، برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |